وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
مسأله شناخت 1
نظرات :
0
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حامد
امام خميني(ره) در اين فرمايش، تاکيد مي کنند اصلاح فرهنگ بايد صورت بگيرد و اين کار توسط معدود افراد بر نميايد، بلکه همه مسئوليم.
اصلاح فرهنگي که منطبق با آيين اسلام باشد، در دو حوزه ي فردي و اجتماعي مي تواند وارد شود. ولي آيا براي اين کار نياز به نظريه پردازي هاي سنگين است، يا آنکه خدا توسط قرآن و اهل بيت راه را به روشني نشان داده ولي ما غافليم و درمان آن را سخت کرده ايم.
اينکه مثال ولايت فقيه امام خميني زديد، ايشون قبل از تبعيدشون که اين نظريه(هرچند احتمالا در ذهن داشتند) را ابراز نکرده بودند. در واقع همان آيات قرآن که مربوط به قيام عليه حکومت هاي ظالم وجود دارد، غالب اين جنبش و قيام امام را تاييد مي کرد و قبل از تبعيدشون با پشتوانه ي همين آيات قرآن و سيره ي اهل بيت قيام کردند.
بنده هم منظورم همين است، آيات قرآن و سيره ي اهل بيت که در جامعه غفلت شده است، و ما را به سمت سبک زندگي اسلامي مي کشاند اينقدر زياد است که مي ترسم مصداق اين آيه باشم:
"
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ
ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا
مِنَ
الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ"
آيا اين حديث برايمان کفايت نمي کند؟:
"من
عمل بما علم كفي ما لم يعلم"
پاسخ
امام ره در اين فرمايش تأكيد بر اين نكته دارند كه «ميشود» جامعه جهادي عمل كند، ولي از اسلام دور شود و به انحراف بكشد! تأكيد دارند كه «همه ارگانها و مقامات آن رژيم به صراط مستقيم انساني و الهي پايبند باشند» و همچنين «ملت نيز به تبعيت از اسلام و خواسته هاي ارزنده آن پايبند باشد» يعني هم دولت و هم ملت، همه ميخواهند اسلام باشد، ولي «انحراف فرهنگي بر همه غلبه کند، و همه را خواهي نخواهي به انحراف کشاند». چرا؟! زيرا «انحرافي در فرهنگ يک رژيم پيدا» شده است. اگر اين انحراف آنقدر آشكار و ساده است كه با ملاحظه قرآن و حديث ميشد به آن پي برد، آنوقت هم ملت و هم دولت آنرا نفهميده و به دوران «ستمشاهي و خصوصاً پنجاه سال سياه» باز ميگشتند؟! ظاهر مطلب اين است كه انحراف فرهنگي خيلي خزنده است و آنقدر پنهان كه نه دولت متوجه آن ميشود و نه مردم. زيرا امام اصرار دارند كه هم دولت و هم ملت «ميخواهند» اسلام پياده شود. پس اگر انحراف را ميديدند كه از آن پرهيز ميكردند. نميكردند؟! اين چنين انحرافي از فرهنگ بايد مدلهاي پيچيدهاي داشته باشد كه دولت و ملت نتوانستهاند درك كنند. فقط بعضي خواص مانند خود امام ره متوجه آن ميشوند و بايستي مردم و دولت را از آن آگاه كنند. «اشخاص معدود« متوجه انحراف فرهنگي ميشوند، ولي به تنهايي نميتوانند. امروز «ربا» در بانكها اتفاق ميافتد و هم ملت و هم دولت ميدانند كه رباست، ولي توجيه شرعي دارد و هم ملت و هم دولت پاسخ دارند كه اين «ربا» آن «ربا» نيست. اين ربا شرعيست و خلاف شرع نيست ابداً. اگر صرف قرآن و حديث كافي بود، بدون استدلالات پيچده فقهي و تحولات در علم اصول، كه مراجع سفت و محكم ميايستادند و مردم هم حجت پيدا كرده، بانك را تعطيل ميكردند! برخي از مراجع هم پاسخي ندارند و اين معاملات بانكي را شرعي ميدانند. اين يعني انحرافي كه ميتواند همه اسلامخواهان را به بيديني بكشاند! بنده با كساني كه گفتگو كردهام و نظراتشان را خواندهام، آنهايي كه اعتماد به كلامشان داشتهام، معتقد بودند نياز به تحوّلي در فقه و اصول فقه است. اما اگر به نظر شما ميرسد كه نيازي به اين پيچيدگيها نيست و ميشود مستقيماً از قرآن و سيره اهل بيت ع بدون نياز به تحولات علمي، تكنيكها را استخراج كرد و بر شرايط امروز تطبيق، خوب است بررسي كرده و شواهدي بر اثبات آن ارائه كنيد. تشكر.