وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
كمي هم نوستالوژي از خودمان...
نظرات :
1
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
khoshroo
سلام عليکم؛
جسارتا پس شماها اون موقع تو بسيج بودين که دوم خرداد اتفاق افتاد. چي کار مي کردين؟
پاسخ
(: كارهاي خوب! :) يادمه هر روز توي پيشدانشگاهي بحث داشتيم. بچههاي مدرسه دورم جمع ميشدند و ميتينگهاي كوچك، خُب بنده هم نظراتم را ميگفتم و دوستان هم. خصوصاً يادم هست عزتالله سحابي هم قصد داشت در انتخابات 76 شركت كند و مصاحبه و حرفهايش را در مجله ايران فردا خوانده بودم. ما آن موقع نگرانيمان نهضت آزادي بود. سحابي خودش را رسماً سوسيالدموكرات معرفي كرد. يادمه ساعتها درباره او بحث ميكرديم. ما اكباتان بوديم و فضاي شهرك كمتر مذهبي بود. من هم با اوركت، تيپ بسيجي و البته بيشتر اهل بحث بودم و مناظره! البته دو تا كلاش تحويلم بود و شبها ايست و بازرسي گاهي ميگذاشتيم و گاهي هم گشت. خب شهرك نيروي انتظامي نداشت و امنيت منطقه با ما بود. دو دفعه فقط پيش آمد كه تيراندازي كنيم. هميشه دوتاي اول را گاز ميگذاشتيم (بچهها به اشتباه ميگفتند مشقي!) يك دفعهاش يكي از بچهها اشتباهي هوايي زد و يك دفعه هم فكر كنم شب 22 بهمن بود جلوي مسجد جمع شديم و چند تا هوايي در كرديم! غير از اين موارد، ديگر دعوا و كتككاري نداشتيم در پايگاه. در كل دوستان خوبي داشتيم و همگي لارج بوديم! خب پاسختان را گرفتيد اخوي؟! :)