وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
لذّت ِ تأثير
نظرات :
0
خصوصي ،
15
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
نوري
باسلام و خداقوت
بنده از شما بابت طرح اين بحث خوشحال ترم چون در اول راه تربيت فرزند هستيم و پر از سوال و ندانستن درباره ي آن. اول که واقعا اين ضرورت رو ديدم که هرچه سريعتر به يه کارگاه تربيت جنسي تو يه مرکز معتبر بريم البته از قبل شرکت توي اين کارگاه ها توي برناممون بود ولي نه الان اما ديدم الان هم ديره چون احتمالا 7 سال زمان ميخوام تا تمام برنامه و جملات و نمايش هاي علمي رو براي مسئله طراحي کنم، راستش آقا سيد واقعا هيچ وقت از اين زاويه به تربيت جنسي نگاه نکرده بودم، روش شما باور کردنيه اما اجرا کردنش خيلي سخته براي من و البته سوالاتي هم برام پيش اومده، اول از همه بگم درباره ي موضوع اربعين قانع شدم، تقريبا البته و يادگرفتم خيلي چيزهايي که طور ديگه اي بهشون نگاه مي کردم و فقط دوتا سوال دارم، اگه قراره بعدا بچه ها وقتي به سن شناخت رسيدن خودشون اين چيزهارو طلب کنن چرا با بقيه ي موضوعات اينطور برخورد نکرديد؟مثلا مسئله ي حجاب؟ چرا نذاشتيد دخترتون به سن شناخت برسه و خودش نوع حجابشو انتخاب کنه؟!متوجهيد منطورم رو؟ يعني فرق بين اينها يک مقدار برام مبهمه! و سوال بعد اين که اگر سال ديگه خود بچه ها درخواست کنن که پياده روي اربعين برن اون هارو مي بريد؟ يا اصلا پيش بيني مي کنيد اينکار رو انجام نميدن؟ (تو يه مطلبي نوشته بوديد الگوي رفتاري بچه ها مشخص و رفتارهاشون قابل پيش بينيه).
درباره ي تربيت جنسي خيلي موضوع زبان گفت و گو ذهن منو مشغول کرده؟ يعني شما دقيقا عين جملاتي که توي اون جزوه ي تربيت نوشتيد براي بچه ها استفاده کرديد يا دقيقا عين جملاتي که توي مثال هاي پاسخ به بنده مياريد با بچه ها صحبت مي کنيد؟ مثلا جمله ي" جامعه تاب اين گفت و گوهارو نداره " يا "خدا گفته از فروج خودتون محافظت کنيد" خب اين خيلي جمله ي سنگينيه برا يه بچه ي 9 ساله!نيست؟ خيلي از جملاتتون اينطور بود بنظرم!
قبل از رسيدن به اين بخش نوشتتون اين سوال تو ذهنم بود که خب حالا اينارو بهش گفتيم چطور بگيم اينارو تو جمع نگو؟تو مدرسه نگو؟ بعد اگه اون پرسيد براچي نگم چي جوابشو بايد داد؟"چون جامعه اين حرفارو زشت ميدونه؟!" نميدونم والا...اين جمله خودش حساسيت برانگيز نيست؟...
پاسخ
سلام. من در دانشگاه تحصيل نكردهام. در حوزه نيز نه آن مقدار كه اجازه ارائه نظر فقي و اجتهادي داشته باشم. آنچه عرض كرده و ميكنم، مبتني بر مطالعات شخصي بوده و تجربياتي كه كسب كردهام. پس؛ براي انتخاب بهترين مسير و راه درست، حتماً بايد به نظرات كارشناسان خبره و متخصص مراجعه بفرماييد و آنچه بنده عرض ميكنم را يك احتمال فقط در نظر بگيريد. ممكن است در روشم اشتباهاتي باشد كه خودم نيز از آنها مطلع نباشم. به همين جهت است كه نه كتابي تا كنون در اين خصوص نوشتهام و نه نسخه و توصيه و پيشنهادي براي ديگران كردهام تا با اين روش پيش بروند. فرموديد «اجرا کردنش خيلي سخته» من نيز چنين گمان ميكردم در ابتدا. مدتها درگير اين مطلب بودم. ولي وقتي شروع كردم به طرح بحث با بچهها، همراهي آنها را كه ديدم و جدي بودنشان در دريافت مطالب، خيلي آسان شد. فهميدم كه نگرانيام بيمورد بوده است. «مسئله ي حجاب» براي حجاب هم همين مسير را رفتم، براي نماز و روزه هم حتي. من هرگز به او نگفتم كه بايد چادر سر كني. ولي وقتي گفت برايم چادر بدوز، فوري اقدام كردم. در صحبت كردنم بيچادريهاي خيابان را تخطئه كردم. يعني توضيح دادم كه اين برهنگي به چه هدفي صورت ميپذيرد. خودش خواست چادر داشته باشد. حتي گاهي براي محك زدن گفتم كه اگر چادر سختته، با مانتو ميتوني بري مدرسه. يكي دو روزي هم اوايل ابتدايي رفت، بعد گفت چادر دوست دارد. حتي برايش چادر آستيندار سفارش دادم خياط، چادر ملّي، يك سال هم با آن رفت مدرسه، ولي بعد دوباره بازگشت به همان چادر سنّتي. هيچ فرقي بين اين موارد قائل نيستم. ما بايد اصول دين را به فرزند آموزش بدهيم. سر فروع نبايد اصرار داشته باشيم. او رفتارش را از رفتار ما تقليد ميكند. اگر به ما اعتماد داشته باشد. پلهپله وقتي ايمانش رشد كرد، عمل به فروعات و احكام بيشتر ميشود. بارها شد نمازش را فراموش كرد، ابداً حتي يادش هم نيانداختم. گفت صبح براي نماز بيدارم كن، يك ساعت كوچك زنگدار برايش خريدم، گفتم اگر برايت مهم بود خودت براي آن بيدار ميشوي! نماز تو به خودت ربط دارد، چون ارتباط و پيوند تو با خداست. اگر اين ارتباط برايت ارزش داشت، خودت آن را سفت ميكني. هدف از اين طرز بيان اين است كه فرد خودش فكر كند و پيدا كند. تا حس نكند ...