وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
لذّت ِ تأثير
نظرات :
0
خصوصي ،
15
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
[ادامه پاسخ آقا يا خانم نوري]
...گفت جواب نده. حتي فحش هم نداده. اين دخترهايي كه «خفهشو» هم ميگويند، پيام پذيرش ارتباط به پسرها دادهاند. به فرزندانم گفتهام كه فلسفه شهوت و نياز جنسي مرد و زن چيست. اينكه خداوند اين قدرت را خلق كرده تا ما بتوانيم انسان خلق كنيم. اما ابليس آمد و عرضه را كاهش داد و تقاضا را بالا برد تا جامعه پر از فساد شود. ازدواج را سخت كرد و تحريك جنسي را افزايش داد. اينهايي كه من الآن دارم براي شما مينويسم حرفهاي سه چهار سال پيش من و فرزندانم است. شايد باور كردنش سخت باشد! حضرت امير ع نوشتند براي فرزندشان كه ذهن كودك يك زمين خاليست. بنابراين من پيش از ديگران بخش جنسي آن را پر كردهام. اكنون ديگر هيچكسي جاي خالي در آن پيدا نميكند تا تخمي در آن بكارد! اين بحث اول. اما درباره اربعين. به دو وجه بايد به آن نگاه كرد. يك وجه اجتماعي آن است. البته كه اين پيادهروي از شعائر الهيست و بايد هر سال پرشورتر شود. حقير هم اگر بتواند اقدام ميكند تا اين بُعد اجتماعي تكميل شود. اما بُعد فردي آن به «بينش» باز ميگردد. انبياء و ائمه آمدهاند تا ما «اخلاق» پيدا كنيم. اربعين هم در خدمت اخلاق. اگر نباشد بهرهاي نبرده است فرد. اين مهم است. اين چكيده نظريه عين صاد است. من اخلاق عملي را به فرزندانم ياد دادهام. وقتي گفتم از فروج خود محافظت كنيد، در واقع پيام پيامبر ص را به آنها رساندهام، بدون اينكه بخواهم روي شناخت پيامبر ص زياد تأكيد كنم. اگر ما پيامرسان را معرفي ميكنيم، تا مخاطب به پيام برسد. ولي گاهي آنقدر تأكيد روي پيامرسان ميكنيم كه اصل پيام شهيد ميشود. من به كودكانم پيام را رساندهام و پيامرسان را كمتر معرفي كردهام. بعد وقتي صدها مدعي پيامرساني را ببينند، درون خود قضاوت ميكنند كه كدام پيامرسان با پيامي كه به آن باور دارند هماهنگتر است. خودشان پيامرسان واقعي را انتخاب ميكنند. آقاي حسنزاده جايي فرموده بودند كه مدتي تمام اديان را در جواني مطالعه كرده بودند، به قول خودشان چند وقتي شيعه بودن و مسلمان بودن را در بُعد نظري كنار گذاشتند. حتي دين قبايل سرخپوست آمريكا را هم ميفرمودند مطالعه كردند با ذهني باز، تا شايد آن بر حق باشد و اسلام ناحق! ولي بعد رسيدند كه منظمترين و هماهنگترين دين اسلام با تفكر شيعه است. من ...
پاسخ
...دوست دارم بروم، ولي يك عهدي با فرزندانم كردهام كه مهمتر است. وقتي كودك بودند، به آنها گفتم هرگز شما را تنها نميگذارم تا روزي كه آماده باشيد. عمل هم كردم. مثلاً دستشويي ميخواست برود ميگفت بابا اينجا وايستا تا بگردم، دم دستشويي ميايستادم تا وقتي بيرون ميآيد ببيند كه هستم. نه مثل بعضي والدين كه تا بچه رفت داخل، ميگويند كه ديگر نميبيند، ميروند دنبال كارشان. فرزندانم به حرف من اعتماد دارند، چون هر چه گفتهام عمل كردم. از جامعه مدرسين تماس گرفتند براي جلسه، گفتم فقط با سه فرزندم ميتوانم بيايم! از مركز تحقيقات خبرگان حتي. و واقعاً هم ناگزير شدم با بچهها بروم. به بچهها هم گفتم من بعضي از اين جلسات را از دست ميدهم چون قبول نميكنند با شما بروم. ولي براي من اول شما مهم هستيد. چون تربيت شما اولين وظيفه من است. زيرا مادر شما كه بايد شما را نگهداري ميكرد رفته است. پس براي من اول شما هستيد و بعد تمام كارهاي دنيا. به اين حرف عمل كردم. چرا؟ زيرا كودك براي رشد شخصيت و روح معنوي به اين اعتماد و تكيهگاه نياز دارد. فقط هم ده پانزده سال اول است. برسند به سن نوجواني ديگر تمام ميشود. اما اين دورانيست كه تا آخر عمر، شخصيت آنها را ميسازد و شكل ميدهد. من حتي به پدر و مادرم هم نميسپرمشان و بيرون بروم. چرا؟ زيرا خودشان دوست ندارند. سؤال ميكنم: پيش مادري ميموني من برم فلان مؤسسه و برگردم؟ ميگويد: نه! ميگويم باشه عزيزم. پس جلسه نميرم. ولي يك ميليون تومن پول رو از دست ميديما. ديگه نميتونيم هر چيزي كه بخواهيم بخريم. ميگويد: باشه اشكالي نداره، نميخريم! منم خوشحال ميمانم در خانه كنارشان. يك سال هر هفته جلسه داشتيم درباره يك بحث فلسفي، هر هفته هم با بچهها ميرفتم. آنها مشق مينوشتند يا نقاشي ميكردند و ما بحث ميكرديم، در يكي از مؤسسات. متخصصي ميگفت شخصيت كودك در 12 سالگي بسته ميشود. بعد از آن ديگر تقريباً تغييرناپذير است. اين 12 سال را بايد شديد توجه كرد. شايد خيلي مطالب را فراموش كردم عرض كنم. هر جاي مطلب را اگر ايرادي به نظرتان رسيد بفرماييد. خيلي بحث خوبيست و خوشحالم كه طرح ميشود. از عنايت شما سپاسگزارم.