• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : و مدرسه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سلام3 
    ببخشيد که بر خلاف حرفم عمل کردم...قرار بود وقت شما رو بخاطر امور شخصي نگيرم.‌..شما بواسطه لباسي که دارين انسان احساس ميکنه جواز گرفتن وقتتون رو داره ...حلال کنيد
    پاسخ

    گفتم خب مقصر كدام بوده؟ اگر بازي مي‌كردند و هر دو هم راضي بودند و كسي هم رفتار بدي نداشته، موقع دويدن حادثه اتفاق مي‌افتد. چه مي‌شود كرد؟ ولي خيلي بي‌ادب بود و اصرار داشت كه دختر من نبايد فرار مي‌كرده در بازي تا مبادا دختر او زمين مي‌خورده! خب آدم‌هاي اين تيپي فقط معلّم كه نيستند، بعضي‌هايشان مادر همين دانش‌آموزها هم هستند. ما با همه اين‌ها سر و كله مي‌زنيم. جامعه است ديگر. تنها كه زندگي نمي‌كنيم. خدا را شكر خيلي بهتر شده‌اند. فرزندان من. ديگر با هر معلّمي كنار مي‌آيند. گاهي هم مشكلي پيش بيايد باز لازم بشود يادشان مي‌دهم. اين‌كه هر معلّمي را چطور دور بزنند. دوازده سال بيچارگي دارند كه بايد تمام كنند. راه ديگري كه نيست متأسفانه. اما نسبت به مهارت‌آموزي حق با شماست. تقريباً تمام كودكان كارهاي مهارتي را بيشتر دوست دارند. چه نجاري چه آهنگري چه خياطي چه باغداري. اصلاً انسان براي اين طور كارها ساخته شده است. حيف است كه كودكان ما را محروم مي‌كنند. كلاس‌هاي فني و حرفه‌اي خيلي خوب است. كار كردن و شاگردي كردن هم. من دخترم را از سه سال پيش فرستادم كلاس خياطي. سال اول پيش يكي از آشنايان. امسال هم كلاس فني و حرفه‌اي ثبت نام كردم و سه چهار ماه است مي‌رود. خيلي ياد گرفته و خيلي هم راضي بوده و در كلاس هم كلي درخشيده. پسرهايم هم چند ماهي رفتند شاگردي در يك آشپزخانه رستوران. با صاحب آن‌جا آشنايي داشتم. گفتم بيايند كار ياد بگيرند قبول كرد. دو سه ماه رفتند و خوب كار كردند. در كنار خيلي چيزهايي كه ياد گرفتند از همه مهم‌تر روابط اجتماعي بود و اين‌كه احساس كردند بزرگ شده‌اند. آدم شده‌اند. اين حس خيلي خوبي براي يك انسان است. ما انسان هستيم. خداوند ما را در دنيا امتحان مي‌كند. دنيا پر از محدوديت‌هاست. منابع محدود و خواسته‌هاي نامحدود. آرزوهاي ما آسماني‌ست، ولي امكانات ما زميني. اين است كه به سختي دچار مي‌شويم. آن‌چه مي‌خواهيم نيست و آن‌چه هست ما نمي‌خواهيم. اين رنج دنياست كه تمامي ندارد. تا در دنيا هستيم به رنج كمبود منابع دچاريم. حتي اگر قارون باشي و تمام گنج‌هاي عالم دستت، باز آرزوهايي داري كه قابل تأمين نيست. پس قارون هم رنج مي‌برد. چاره ندارد. بايد صبر كنيم تا