• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : فيزيك و فلسفه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ادامه پاسخ كامنت 
    ... تنها نكته نگران‌كننده در فيزيك روند «تحليل»هاست. وقتي هاوكينگ از امكان تحقق تمامي احتمالات در چينش ابرريسمان‌ها سخن مي‌گويد و وجود تمامي حالات ممكنه در قالب جهان‌هاي موازي، به عدم نياز به خدا مي‌رسد، زيرا به گمان خود برهان نظم را بر اثبات وجود خالق حكيم شكسته است، از اين عدم نياز به خدا هم به نفي الوهيت مي‌رسد، اين تحليل‌هاست كه به نظر تجاوز از روش تجربي مي‌رسد. يك علم تجربي تنها در قلمروي كه مي‌تواند بيازمايد مجاز است قضاوت نمايد. قضاوت فيزيك‌دان‌ها در خارج از قلمروي فيزيك به نوعي تجاوز از حريم تخصص خود است. فيزيك‌دان‌ها تلاش مي‌كنند اعداد و ارقامي را كه در محاسبات رياضي به دست آورده‌اند كه خود متأثر از فرمول‌هايي است كه از آزمايشات به دست آمده، تفسير نمايند. در اين تفسير به سراغ تخيّل مي‌روند و مدل‌هايي فرضي پيشنهاد مي‌نمايند. البته چون معتقدند هميشه ساده‌ترين مدل بهترين مدل است، در ميان آن‌چه خيال‌پردازي شده، ساده‌ترين را كه بيشترين تعداد معادله را بتواند توصيف و تفسير نمايد بر مي‌گزينند. اما فراموش مي‌كنند كه فيزيك قرار نبود درباره «چرايي»ها سخن بگويد. علوم تجربي مي‌تواند درباره «چگونگي» حرف بزند. اين‌كه چگونه با تغيير پاره‌اي متغيّرها، توابع كه خود متغيّرهايي وابسته و داراي همبستگي هستند تغيير مي‌نمايند، اما اين‌كه چرا اين‌طور است، اين‌كه مادر اين جهان «طبيعت» است يا «خدا»، هيچ روش تجربي‌اي وجود ندارد. تجربه شايد بتواند حدس بزند كه مه‌بانگ نقطه خلقت بوده، اما هرگز نمي‌تواند توصيف نمايد كه عامل اين مه‌بانگ چه كسي بوده است! فيزيك‌دان‌ها به سادگي از پاسخ به اين‌گونه سؤالات طفره مي‌روند و آن را خارج از قلمروي علمي خود مي‌دانند، با برچسب متافيزيك رها مي‌نمايند، اما در نتيجه‌گيري‌هاي علمي خود مي‌بينيم كه گريزهايي به اين موضوعات متافيزيك مي‌زنند. راستي، وقتي ما در فيزيك بگوييم همه چيز در جهان،‌ يا ماده است و يا انرژي، به نظر شما جايي براي تصوّر فرشته و روح و خدا و اين‌چيزها باقي مي‌ماند؟!