• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : پاسخ پرسشهايت - بخش چهارم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نسرين 

    سخني با دوستتان:

    چرا خودتان را با امامان مقايسه مي کنيد و همسرتان را با همسران خبيث پيامبر (ص)و امامان؟؟!!!!!!!! رواست؟کدام وجه تشابه بين شماست؟جز توهمي بيهوده که هم شما به آن گرفتاريد هم خانواده ي همسرتان.

    صبر علي(ع)را با صبر اندک خود مقايسه ميکنيد؟چه جاي قياس؟!!!!

    وبلاگ را با چاه؟چه که اگر در آن حرف بزني فقط خودت مي شنوي؟!شکايت کني کسي خبردار نمي شود؟چه شباهتي ست بين چاه و وبلاگ؟!که در وبلاگ آنچه را مي گويي همه مي بينند و فرض که بگويي کسي نمي داند که را مي گويي!ناشناس است!اما من و آنها که مي شناسيم خبر داريم.

    با وبلاگتان و افشاي اين مطالب کاملا موافقم.چه بسا کاش معذوريتي در پيش نبود و معرفيشان مي کرديم تا ....درست اين است پرده ها آنجا که احتمال مي رود ديگراني به خطا گرفتار شوند،کنار رود.

    اما مي گويم چرا مقايسه ي خود با امامان؟اين خودشيفتگي نيست؟!فقط همسر شما بيمار است؟شما يک فرد سالم و عالم و پاک و صبور و .....هستيد؟؟يک خوب مطلق؟؟!!!11اين غرور نيست؟اين خودبرتر بيني نيست؟همان بيماري هاي شخصيتي که ما مسلمانان آن را بيماري روحي مي دانيم؟شما که هيچ بيان نکرديد چه گفتيد؟ چه کرديد؟اين قضاوت يک طرفه نيست؟(بهتر جلوه دادن خود)شما نيز مانند خانواده ي همسرتان خود را از اولياءالله مي بينيد و با آنها خود را مقايسه مي کنيد و ديگران(به خصوص آنان که خلاف ميلتان رفتار کنند)را با کافران؟؟؟؟؟!!!!حق است؟؟!!

    غلط گفت که شما مناسب آنها نيستيد.قطعا کسي از شما برايشان مناسب تر نيست که چون خودشان به صفاتي نيک مزين هستيد!

    اصلاح کنيد خودتان را!


    پاسخ

    به ما توصيه كرده‏اند كه در سختي‏ها به ياد مصائب اهل بيت ع باشيد تا بر شما آسان شود. اين تشبيه خود به امامان معصوم ع كه نيست. وقتي فرزندم از دنيا رفت، خودم براي كفن و دفنش اقدام كردم، در بهشت معصومه ع كه گام برمي‏داشتم، از غسالخانه تا لب گور، روضه علي اصغر شش‏ماهه امام حسين ع را خواندم و گريستم به مصيبت‏هاي حضرت ع. آيا اين نيز تشبيه خود به معصوم ع است. اين را نفرماييد. اما در باب چاه و وبلاگ. خواهش مي‏كنم يك‏بار ديگر به ذيل متن نوشته مراجعه كرده و با دقت بخوانيد. وبلاگي كه الآن در آن هستيد را به چاه تشبيه نكردم، چاه را وبلاگ‏هايي گرفته‏ام كه شما هم نمي‏دانيد كجاست تا برويد و بخوانيد! وبلاگي را چاه گرفتم كه كسي نمي‏شناسد و نشاني‏اش نمي‏داند. هيچ كس هم اگر ببيند خبر نمي‏شود كه از آن كيست. تصور كنيد يك نام مستعار در يكي از دهات‏هاي اينترنت، آن ته‏مه‏ها... اين ديگر واقعاً چه كم از چاه دارد؟! نه كسي سر مي‏زند و نه كسي مي‏بيند. من بازديدكنندگان وبلاگ را چك مي‏كنم، نه اين وبلاگ،‏ آن وبلاگ‏هاي چاهي را مي‏گويم، سال تا سال يك بازديدكننده هم ندارد، غير از خودم كه مي‏نويسم و مي‏خوانم تا اندوه را جايي گذارده باشم و از محبت و رأفتم به فرزندان نكاسته باشم.
    + يك مطلقه 
    مردها حتي وقتي‌كه مسير پرپيچ‌و خم طلاق رو طي مي‌كنند هم استوارترند. مرديشان مشخص‌ست. زن اما آب مي‌شود. مخصوصا اگر سكوت را واجب بداند. نه‌حتي چاه اينترنتي.......
    كاش مي‌شد نوبت‌هاي دادگاه را براي هميشه كنسل كرد



    پاسخ

    كلامتان جواهر، زن و مرد ندارد اما، در حد ظاهر، مردها لازم مي‏دانند هيبت‏شان را حفظ كنند و زنان چنين ضرورتي برايشان نيست، غريزه گريستن در مردان ضعيف‏تر است مقابل ديگران فقط... همين!