• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : راه برنامه نويس شدن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يک طلبه ان شاءالله 
    درود.

    يادمه قبلا که با نقشه ذهن و ايده پردازي آشنا شده بودم به صورت ستوني مينوشتم.اما نه به صورت هر سطر يک جمله بلکه فقط منظره کار به صورت ستوني بود يا بهتره بگم به صورت فهرست بود.
    هر جمله در يک سطر مجزا مزيت هاي مختلفي داره.(که البته اين طريق رو من از شما ياد گرفتم(با تشکر)).
    در حوزه که هستم به جهت اينکه هر جمله توضيح داده ميشه توسط استاد،اين رو ميرسونه که هر جمله نقش مهمي در کل متن داره و حاوي نکات زياديه.(در حقيقت هم همينطوره).
    در مورد تيترهايي که به صورت سريالي و با شماره هاي ترتيبي عنوان بندي ميشن(مثل:چه بايد کرد1،2،3...)،نظر مثبتي ندارم.به اين دليل که،
    کليت مناسبي به خواننده نميده.
    نميشه تحليل درستي داشت،به خاطر نبود و يا نقصان محتوا.
    مطالب شبيه به داستان ميشن تا يک تحليل منطقي.
    هر مطلب(علم) همانند يک سلول هست که بايد تبديل به پيکره اي بشه و در صورت نقصان و يا نبود اين امر معطل ميمونه و سلول ميميره.(توضيحش بمونه براي بعد).
    عنوان يک نوع نتيجه و برداشت يا حداقل موضوع يک متن هست که در صورت سريالي شدن کارکرد خودش رو از دست ميده.
    سريالي شدن مطالب نشون ميده که خود نويسنده هم به جمع بندي درستي از متن نرسيده و نتونسته که قطعات متن رو دسته بندي و سازماندهي کنه،در نتيجه انتظاري از خواننده نيز در زمينه دسته بندي و فهم مطلب نبايد داشته باشيم./.
    آسمانتان،بي افق.
    بدرود.

    پاسخ

    درود بر درودتان! در حقيقت اين طور فهميدم از كلام‌تان كه شما مطالب و فرمايشات استاد را همان لحظه خلاصه مي‌كرديد و در قالب يك گزاره منطقي در يك سطر مي‌نوشتيد و هنگامي كه متن را مشاهده مي‌كرديد صرفاً سرفصل‌ها و تيترهاي مطالب ديده مي‌شد كه همان امّهات بحث بوده است. مطلب دومي كه از فرمايش شما متوجه شدم اين است كه آن مطالبي كه تكه‌تكه در وبلاگ قرار داده مي‌شود، خيلي ثمره‌اي به مخاطب نمي‌دهد، به جهت شباهت به داستان و خروج از يك روند منطقي. يعني خواننده وقتي مطلب شماره دو را مثلاً مي‌خواند، برداشت او از مطلب شماره يك «مرده» و از بين رفته است، پس اثرپذيري مناسب را ندارد. ديگر اين‌كه همين سريالي بودن ناشي از به نتيجه نرسيدن خود نويسنده در بيان مطلب است. اين را بنده از كلام شما برداشت كردم. ممكن است همين‌طور باشد كه مي‌فرماييد. ولي تمام مطالبي كه به صورت سريالي درج شده‌اند، قبلاً به صورت كامل موجود بودند، ولي به دو دليل: نخست اين‌كه پارسي‌بلاگ اجازه نمي‌دهد بيش از تعداد معيّني كاراكتر در هر پست وبلاگ ارسال شود، ديگر اين‌كه به نظر مي‌رسيد تمام مطلب با هم طولاني شده و ملال‌آور گرديده و در نتيجه خواننده را با همان نظر اول منصرف كرده و از خواندن بازمي‌دارد، به صورت بخش‌بخش ثبت گرديدند. اولين تجربه متن طولاني من اين بود: http://rastan.parsiblog.com/Posts/45 كه چون پارسي‌بلاگ اجازه درج اين همه متن را نمي‌داد، جداگانه ارسال كردم و تنها لينك آن را اين‌جا گذاشتم. بعد متوجه شدم اقبالي را جلب نمي‌نمايد. تشكر از نكات خوبي كه بيان فرموديد. در پناه حق. آسمانتان بي‌دود!