• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : سبك زندگي 4: فهرست نيازها
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    در اين لينک زير
    http://www.manesht.ir/forum/thread-25092.html
    مقدار حقوق برنامه نويسان تازه کار و فاقد تجربه کاري آمده است، فکر کنم شهريه رتبه سه کمتر از يک تومان باشد ،
    ولي در لينک بالا آمده است که دستمزد تهران ساعتي بيست هزار تومان است
    ««يکي از دوستان بنده الان با حدود 20 تومن دارن کار ميکنن (هم وروديِ خودمون هستن) کارشون هم اينه که هم برنامه اندرويد مينويسن، هم وب سايت طراحي ميکنن و هم يه برنامه ويندوزي رو توسعه مي دن همه ي اين کارها هم تو يه شرکته»»
    برام سوال است که چرا شما مثلاً بصورت خود اشتغالي و انفرادي برنامه نويسي آپ موبايل را پيگير نمي شويد؟

    يک سوال ديگر هم از مدرسه معصوميه داشتم ، مدرسه معصوميه به عنوان يکي از بهترين مدارس قم داراي تعداد زيادي طلبه فوق ليسانس رياضي و مهندس الکترونيک و پزشک و غيره هم بود يعني بعد از گرفتن اين مدارک دانشگاهي وارد تحصيلات حوزوي شده بودند (در سطح يک) ولي در سطح دو حوزه کمتر صحبتي از اين طلاب بود ، شما مي دانيد چه بر سر اين طلاب آمد؟ (ترک تحصيل کردند و برگشتند به بازار کار؟) چون آن موقع ما فکر مي کرديم اينها هم مرجع تقليد در آينده خواهند شد.
    سوم
    اصولا طلاب مدرسه معصوميه بصورت شبکه اي هنوز با هم در ارتباطند؟ يا مثلاً طلاب مجتمع هاي پرديسان بصورت شبکه اي همديگر ار حمايت مي کنند؟ (منظورم از حمايت شبکه اي نوع کار فارغ التحصيلات قبل از انقلاب مدرسه حقاني يا طلاب مؤسسه امام خميني آقاي مصباح است که همه شان همديگر را در رسيدن به مشاغل و پست ها حمايت کرده و مي کنند)
    سوال چهارم
    خودم داخل قم ساکن هستم و پرديساني نيستم ولي علاقمندم بدانم اين محتمع هاي طلاب پرديسان چه عملکردي دارند ؟ مي ارزند قم را ول کنم و داخل مجتمع طلاب پرديسان ساکن شود يعني خانه ويلايي بزرگ در منطقه متوسط قم را رها کنم و جايي ساکن شوم که همگي طلبه هستند و احتمالا براي تربيت فرزندان مناسب تر است زيرا همبازي فرزندان هم همه فرزند طلبه هستند شما که اول کار پرديسان را ول کرده بوديد و صفاييه خانه اجاره کرده بوديد فکر نمي کنيد مجتمع هاي پرديسان با ساکنان همه طلبه براي تربيت بچه مناسب تر باشد؟
    پاسخ

    چقدر سؤال! تا جايي‌كه بتوانم پاسخ مي‌دهم. شهريه سطح سه براي يك فرد متأهل كه سيد هم باشد (تأهل و سيد بودن هر كدام مقدار اندكي بر شهريه مي‌افزايد) حدود 600 هزار تومان است. اين كه عرض مي‌كنم حدوداً زيرا بعضي ماه‌ها كم و زياد مي‌شود، حداكثر با 30 هزارتومان تلورانس. خوداشتغالي تا زماني‌كه به وظايف روحانيت آسيبي نزد خوب است، ولي با اين وسعت چالش‌هاي پيش‌رو، اگر تمام وقت هم يك طلبه خدمت نمايد باز هم كافي نيست براي حل مشكلات علمي و عملي جامعه اسلامي. هم‌حجره‌اي بنده در معصوميه(س) ليسانس الكترونيك داشت. هنوز هم طلبه است. ملبس هم شده. گاهي ايشان را زيارت مي‌كنم. اگر شما ديگر چيزي از اين افراد نمي‌شنويد شايد براي اين باشد كه آن‌چنان غرق درس و فعاليت مي‌شوند و توجهشان به مراتب اخلاقي زياد مي‌شود كه ديگر سخني از پيشينه خود نمي‌گويند. شايد همين طلبه‌اي كه در مسجد محل شما منبر مي‌رود مثلاً ليسانس فيزيك داشته و طلبه شده، كه بنده سراغ دارم، ولي پامنبري‌ها نمي‌دانند. دوستان طلبه‌اي مي‌شناسم كه از دانشگاه به حوزه آمدند و همچنان مشغول طلبگي‌ند. ارتباط شبكه‌اي مربوط به نرم‌افزار است. انسان‌ها ارتباط معنوي و قلبي با هم دارند و چنين ارتباطي معمولاً دو به دو عمل مي‌كند. من با خيلي از طلبه‌هاي معصوميه(س)، حقاني، امام باقر(ع) و حتي الهادي همچنان رفاقت نزديك دارم. حتي آن‌هايي كه رفاقت نزديك ندارم، وقتي كاري پيش مي‌آيد تماس مي‌گيرند و به هم ياري مي‌رسانيم. مثلاً يكي از دوستان طلبه‌ام در وزارت كشور، ديگري در وزارت نيرو، تماس مي‌گيرند و همكاري داريم، هر وقت كه نياز به كمك داشته باشند. اما اين تصوّر شما كه شبكه‌اي و باندبازي باشد، چنين چيزي بنده نديده‌ام. قضيه مدرسه حقاني و مؤسسه امام خميني(ره) هم بيشتر پروپاگانداست. بنده خودم با اين‌كه مؤسسه نبودم، ولي در دولت وقت ارتباطات و همكاري داشتم. طلبه‌ها بسته عمل نمي‌كنند معمولاً. به دنبال صلاحيت مي‌گردند و البته كه صلاحيت‌ها و وثاقت را در دوستان خود مي‌يابند. محيط طلبگي براي پرورش فرزند خوب است. ولي جامعه هر چه بازتر، تربيت سريع‌تر، انسان در فضاي آزاد از نظر تعدّد آراء و سليقه‌ها زودتر به بلوغ فكري و رفتاري مي‌رسد و قدرت تصميم‌گيري مي‌يابد. موفق باشيد. ياعلي
    + وب گرد 
    دوست عزيز نويسنده نرم افزار فيش نگار نسخه سوم شما هستيد؟ که در فروشگاه نور فروخته مي شود (مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي منظورم است)


    نسبت به اعضاي هيأت علمي دانشگاهها (طلاب عضو هيات علمي دانشگاه براي تدريس دروس عمومي معارف اسلامي) درآمد شما (برنامه نويسي)بيشتر است يا کمتر يا مساوي؟
    همچنين نسبت به طلاب عضو هيات علمي وزارت علوم در رشته هاي تخصصي درآمد شما بيشتر کمتر يا مساوي است؟(کارهاي کامپيوتري)
    نسبت به طلاب شاغل در دستگاه قضايي شما چقدر درآمد داريد؟ (کمتر بيشتر مساوي)؟

    پاسخ

    خير. من خود نيز يك نسخه از نرم‌افزار فيش‌نگار را خريداري كرده‌ام، از فروشگاه مركز تحقيقات (نور). البته از آن استفاده نكردم. رادستم نبود. به گمانم چندان سريع‌الوصول براي مديريت اطلاعات نيست. شايد براي ديگران قابل استفاده باشد. بنده درآمدي ندارم از برنامه‌نويسي. سال‌هاست كه ندارم. دستمزد آن افرادي را نيز كه نام‌برديد حقيقتاً نمي‌دانم چقدر است. از سال 1385 كه كار را رها كردم، كار سازماني را منظورم است، ديگر از برنامه‌نويسي درآمدي كسب نكردم. زيرا هيچ پروژه‌اي را قبول نمي‌كنم، مگر اين‌كه مربوط به حوزه علميه با يك موضوع اسلامي مهم باشد. در اين موضوعات نيز اگر كسي بتواند خدمت كند و نكند معتقدم معصيت كرده است. پس چگونه مي‌توانم از كاري كه مستقيم به اسلام و انقلاب مرتبط است توقع درآمد داشته باشم و با آن كاسبي نمايم؟! چون نتوانسته‌ام پاسخي براي اين مسأله بيابم، لذا تمام كارهايي كه از اين قبيل باشد، بدون قرارداد و معامله و طرح مبلغ مي‌پذيرم. اگر هم از اين قبيل نباشد، عمرم را كه از لب جوي نياورده‌ام كه براي مطامع خود يا ديگران به مصرف برسانم! قبول نمي‌كنم. لذا به شهريه طلبگي از 85 به اين طرف بسنده كردم و با آن بحمدالله روزگار مي‌"گذرد. گاهي بعضي دوستان نيز مبلغي را تبرّعي به واسطه كارهاي انجام شده هبه مي‌نمايند كه من حيث لايحتسب وارد زندگي مي‌شود. موفق باشيد.
    + وب گرد 
    سلام دوست عزيز ، کپي اين مطالب همراه با لينک دادن به مطالب علمي شما در شبکه هاي اجتماعي يا وبلاگها يا فرومها اشکالي ندارد؟ زيرا شما مطالب خصوصي زندگي خود را در اين وبلاگ بيان کرده ايد و لذا اشکالي ندارد به اين مطالب علمي شما در فرومها يا سايتهاي ديگر لينک بدهيم و با ذکر آدرس کپي کنيم ؟ زيرا اگر کسي روي لينک مطلب علمي کليک کنيد و به اين وبلاگ بيايد ، شايد مطالب خصوصي زندگي شما را هم بخواند.


    پاسخ

    سلام برادر :)‌ وقتي چيزي بر وبلاگ رفت، در اينترنت كه قرار گرفت، ديگر عمومي‌ست، خصوصي كه نمي‌شود! خصوصي مربوط به زماني‌ست كه رمزي، قفلي، كليدي براي آن قرار داده شود. مانند كلامي كه از دهان خارج شود، تيري‌ست كه از كمان رها شده، بازگشت ندارد. شما در استفاده از تمامي اطلاعات اين وبلاگ به هر طريق كه صلاح دانستيد آزاد و مختاريد. لينك بدهيد اختيار داريد، لينك ندهيد نيز اختيار با شماست. بنده به هيچ‌وجه نتوانسته‌ام با قانون كپي‌رايت كنار بيايم. حرفي اگر حق باشد، نويسنده مالكش نيست، چون حق قابل ملكيت نيست. هر كه بخواهد به اذنه تبارك و تعالي مي‌تواند منتشر سازد،‌ زيرا مالك همه‌چيز خداست و خداوند ملكيت كلام حق را به احدي وانگذارده. اگر هم حرف باطلي‌ست كه در انتشارش خيري نيست. بايد گذاشت وزر و وبالش گردن نويسنده را بگيرد و نه نقل كننده را. موفق باشيد برادرم.