• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : بوستان ِ پشت بام
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ام محمد 
    اين حجم از خلاقيت!
    پويايي!
    توجه!
    ممنونم پدرِ خوب
    دست مريزاد



    پاسخ

    ما قبلاً زياد بيرون مي‌رفتيم؛ اوايل فقط بوستان علوي، صبح‌هاي جمعه، بعدتر بوستان غدير هم. كوچك‌تر كه بودند تقريباً هر جمعه صبح، صبحانه را در بوستان مي‌خورديم و خيلي سبك. خلوت هم بود و تقريباً هيچ‌كس. مردم شب مي‌روند بيشتر. بچه‌ها بازي مي‌كردند يكي دو ساعت و بعد هم خانه. امسال از وقتي كرونا رواج يافت هيچ‌جا نرفتيم. بوستان‌ها را كه بستند و مدام در خانه. اين ايده ناگهان به ذهن رسيد و زيرانداز هميشگي‌مان را پشت بام پهن كرديم. همه وسايل و خوراكي‌ها را درست مثل قديم در سبد گذاشتيم و انگار كه داريم بيرون مي‌رويم، برديم پشت بام. آفتاب خوبي هم بود و در اين سرماي زمستان گرمي بخشيد. ممنونم كه هنوز هستيد. در پناه خدا.